نوروز، آیین نمادین و بزرگترین و کهن ترین جشنی است که از قرون گذشته تا کنون تمامی نسل های سرزمین ایران را فراتر از هر محدوده قومی، مذهبی، زمانی و مکانی به یکدیگر پیوند داده است و با بنیان و اساس گرانسنگ و غنی و آیین و رسوم خاص خود که سرشار از رمز و رازها و کنایه های داستانی، دینی و اساطیری است به نقطه عطفی در فرهنگ ایرانی بدل گشته است.
از نام این جشن باشکوه و دیرپا گرفته تا جزیی ترین رسوم آن، از مفاهیم و عقاید و آرمان های مردم شکل گرفته و به آیینی باشکوه بدل شده است.
نوروز، به معنای روز نو است و این کنایتی است به زندگی نوین و نوزیستی. نوروز با پایان زمستان و آغاز فصل بهار شروع می شود و طبیعت پس از رخوتی چند ماهه دوباره زندگی را آغاز کرده و این جشن با رستاخیز طبیعت، مفهومی خاص می یابد. این آیین سبز مردمان سرزمین مان در نزد ایرانیان باستان، تقدس و احترامی ورای حد تصور و انتظار داشته است. نوروز با آغاز ماه فروردین آغاز می شود و بنا به اعتقاد ایرانیان باستان، ماه فروردین ویژه فَرَوَشی ها یا ارواح پاک است و زمانی است که فَرَّوَهرها به زمین باز می گردند.
فََرَّوَهر، نیرویی است در آیین زرتشتیان که از سوی آفریدگار برای نگهداری آفریدگان نیک، از آسمان فروفرستاده می شود و هر یک از این نیروهای نیک (فَرَوَّهَرها) به نوبه خود برای نگهداری یکی از آفریدگان به زمین فروفرستاده می شوند. این نیرو سراسر زندگی با اوست و پس از مرگ، دیگر باره به آسمان بازمی گردد و به همان پاکی ازلی می ماند. اما هیچگاه انسانی را که به آن تعلق داشته است فراموش نمی کند و هر سال یکبار به دیدن او می آید و بنابراین اعتقاد، فروردین، زمان فرّوَد آمدن فروهرها به زمین است.
● موسم آفرینش جهان
بارش باران های بهاری، برآمدن شکوفه ها و برگ آوردن درختان، طولانی شدن روزها و ساعات روشنایی، گذشتگان را بر این اعتقاد راسخ کرده بود که نوروز، زمان پیدایش و آفرینش جهان است.
ایرانیان باستان معتقد بودند که از اولین روز فروردین، روان بهشتیان همه به این کیهان بازمی گردند و هر یک به میهن و موطن خود فرستاده می شوند. حتی دوزخیان در این روز به همراه روان بهشتیان به زمین فرستاده می شوند تا مانند کسی که به سفر برود و پس از دیر زمانی به وطن خویش بازگردد، با فرزندان خویش به خوشی پردازد و پس از ده روز به دوزخ باز گردد.
● تبرک آفتاب نوروزی
به اعتقاد گروهی دیگر از ایرانیان که با نام یزدانی ها شناخته شده اند و در سرزمین های کردنشین و ارمنی نشین زندگی می کنند در این روز خداوند بر مسند خود می نشیند و در حالی که پیامبران و ملایک پیرامونش هستند، سرنوشت آینده مردم را تعیین می کند.
گروهی از علمای ایرانی بر این عقیده اند که فرخنده ترین ساعات نوروز، ساعات نخستین آفتاب است و در صبح نوروز، خورشید بیشتر از هر زمان دیگر به زمین نزدیک می شود و مردم با نظر کردن به آفتاب نوروزی، خود را متبرک می کنند.
از طرفی آغاز بهار در اساطیر ایران با مفهومی ویژه همراه بوده است که بر مبنای آن، مفاهیم و وقایعی به این زمان نسبت داده می شد. در ایران باستان آیین های مختلفی از جمله آیین های سوگواری نیز انجام می گرفت و گذشتگان در آخرین روزهای زمستان به یاد ارواح درگذشتگان مراسم یادبود برگزار می کردند و روز آغاز بهار را که طبیعت زندگی دوباره می یافت جشن می گرفتند.
این سنت دیرین از دیرباز تا کنون ماندگار مانده است و رسم زیارت قبور رفتگان و ادای نذر و خیرات در آخرین پنج شنبه سال از چنین مراسمی به یادگار مانده است.
در ایران باستان و پیرامون آن به ویژه در شرق ایران، آیین های سوگواری برای سیاوش در پایان زمستان برگزار می شد و بلافاصله پس از آن مراسم جشن نوروز و رستاخیز طبیعت برپا می شد.
● طلیعه نوروز و یادمان سیاوش
مراسم مویه و سوگواری برای سیاوش هر ساله در روز رخداد حادثه کشته شدن سیاوش برگزار می شد. سیاوش پسر کیکاوس پادشاه کیانی بود که نزد رستم آموزش دیده بود. در جنگ با افراسیاب پیشنهاد صلح وی را می پذیرد و سپس با دختر او فرنگیس ازدواج می کند. مدتی بعد افراسیاب به حیله برادرش، سیاوش و ایرانیان همراه او را می کشد. در محلی که خون سیاوش بر زمین ریخت، گیاهی رویید که به پر سیاووشان معروف است.
هر سال سوگواران در روزهای پایانی زمستان مجالسی به یاد این حادثه برپا می کردند. این مردمان معتقد بودند با آغاز بهار و آمدن نوروز که جشن رستاخیز و زندگی مجدد است، سیاوش سر از مرگ برداشته و قیام و رستاخیز می کند.گروهی دیگر، این روز را مقارن با تولد کیخسرو، پسر سیاوش می دانستند که بعدها به خونخواهی پدر برخاست و در جنگی، افراسیاب و برادر حیله گرش را به انتقام خون پدر کشت و بر تخت شاهی نشست. بدین ترتیب در اساطیر نیز در هنگام نوروز مرگ در کنار نوزایی و تجدید حیات قرار می گیرد و ایرانیان این مناسبت را جشن می گرفتند.
این داستان به شیوایی در شاهنامه بیان شده است که در آن ضمن داستان سیاوش به اصالت جشن نوروز و پیروزی کیخسرو تاکید می کند.
● ششم فروردین، نوروز بزرگ
روز ششم فروردین ماه نزد ایرانیان، قرب و منزلت ویژه ای داشت و آن را عید بزرگ یا نوروز بزرگ نام نهاده بودند و وقایع و حوادث گوناگونی را به آن روز نسبت داده بودند.
آن گروه از ایرانیان باستان که روز اول فروردین را روز آغاز آفرینش می پنداشتند، معتقد بودند خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. همچنین در باور اساطیری مردم ایران زمین، در این روز کیخسرو که به پادشاهی رسیده بود و از کار این جهان غمگین گشته بود و آرزوی دنیای دیگر را داشت، موفق می شود پس از۵ روز عبادت به دنیایی دیگر عروج کند این گروه از مردمان این روز را روزی می دانند که سعادت را میان مردم زمین تقسیم می کنند و آن را روز امید نام نهادند.
زرتشتیان معتقدند که در روز ششم فروردین زرتشت متولد شده است و نیز در چنین روزی زرتشت توفیق یافت تا با خداوند مناجات کند.
از دیگر وقایع نسبت داده شده به این روز می توان به پیدایی ایران زمین در این روز اشاره کرد.
تهمورث دیوبند در این روز اهریمن را به بند کشید و به مدت۳۰ سال آن را در بند نگاه داشت.
فریدون در چنین روزی جهان را میان سه پسرش سلم و تور و ایرج بخش کرد.
آرش کمانگیر در این روز مرز بین ایران و توران را با پرتاب تیری تعیین کرد و جانش را در این راه از دست داد.
در این روز در پیکر انسان جان دمیده شد و زرتشت آیین مزدیَسنا را در این روز آشکار ساخت. تمامی این روایات به ششمین روز فروردین نسبت داده شده است و از همین رو، این روز را نوروز بزرگ نام نهاده بودند.
● هفت سین و خوان نوروزی
چنانچه گفته شد، به اعتقاد ایرانیان باستان همزمان با تحویل سال، ارواح نیک در گذشتگان نزد بازماندگان خود می روند. به همین منظور ایرانیان در بهترین اتاق خانه سفره رنگین می گستردند تا این ارواح از پذیرایی، صفا و پاکیزگی، نعمت، سازگاری و شادمانی بازماندگان دلخوش شوند.
ابوریحان بیرونی این سفره هفت رقمی را مربوط به زمان جمشید می داند. مردم آن زمان در این روز به گرامیداشت آغاز خرمی زمین، هفت ظرف از هفت نوع غلات را کاشته و سبز می کردند.
عدد هفت از دیرزمان در نزد ایرانیان (و در بیشتر ادیان) عدد مقدسی بوده است. سابقه و پیشینه سفره هفت سین بسیار کهن است و به دوره ساسانیان باز می گردد. امروزه بسیاری بر این عقیده اند که منظور از هفت سین، هفت سپِنتَه یا هفت مقدس بوده است که شامل هفت فرشته ایزدی می شدکه هر کدام از این فرشتگان یکی از صفات ایزدی را داشته اند و بنا بر گمان این گروه از مورخان هفت سین به یمن یاد هفت فرشته ایزدی در سفره نوروز قرار می گیرد.
رسم گستردن خوان نوروزی و هفت سین در بیشتر شهرهای ایران، با کم و بیش اختلافی مرسوم است. هفت سین نام آشنا و شناخته شده در میان مردم ایران شامل یک ظرف سمنو، یک یا چند عدد سکه نو، یک ظرف بلور سرکه، چند دانه سیر، سنجد، سماق، سیب و سبزه می شود. علاوه بر این اقلام در چند قرن گذشته، بر سفره نوروزی قرآن مجید، آینه، شمعدان (که در آن به تعداد فرزندان صاحب خانه شمع روشن می شد)، تخم مرغ رنگی و کاسه آبی که در آن برگی غوطه ور بود، می نهادند و معتقد بودند در زمان تحویل سال آن برگ بر روی آب تکان خواهد خورد.
● جشن آب ریزگان و سنت شست و شو
آب و لزوم بارش همواره مسئله ای بوده است که در آیین های نوروزی مورد توجه و تقدس قرار گرفته است. در سفره نوروزی و هفت سین، آب از جمله اقلام عمده است. در تمامی رسوم نوروزی، کاشت سبزه، شست و شو، غسل، پاشیدن آب و سبزه به آب دادن، آب نقش مهمی ایفا می کند و در تمامی این رسوم عقیده ای وجود دارد که برای سال جدید باران و آب کافی که مظهر آبادانی است آرزو کنند.
در میان ایرانیان کهن مرسوم بوده است که هنگام سپیده دم نوروز، مردم از خواب برمی خاستند و با آب قنات یا حوض خود را شسته و گاهی با پاشیدن آب جاری، خود را متبرک کرده و از دفع آفات و بلایا دور می کردند. رسم آب ریزان نیز از همین کار شست و شوی نشأت می گیرد. گروهی گفته اند علت این کار آن بوده که زمانی در ایران برای مدت ها باران نبارید و ناگهان بارانی سخت باریدن گرفت. در آن زمان مردم با پاشیدن آب در زیر این باران خود را متبرک می کردند و این رسم از آن پس در ایران ماندگار شد و هر سال مردمان در چنین روز با پاشیدن آب بر یکدیگر، باریدن باران را گرامی می دارند.
● چهارشنبه سوری، جشن پیشواز نوروز
آتش از زمانی که شناخته شد در نظر ایرانیان عزیز و محترم بوده است. ایرانیان باستان نور را مظهر ایزدی می دانستند و خورشید و آتش را به دلیل آنکه منابع نور و روشنایی بودند گرامی می داشتند. در بسیاری از نقاط ایران جشن چهارشنبه سوری با آیین و رسوم گوناگون برگزار می شد که حکایت از شکوه این جشن باستانی دارد.البته در بعضی از مناطق ایران برگزاری این جشن ریشه در عقاید اسلامی مردم آن سرزمین داشته است. اما آنچه از تمامی این رسوم برمی آید آن است که آتش افروزی در میان تمامی اقوام این سرزمین، نشانه پیروزی و سرور و شادمانی است. بعضی از محققان بر این عقیده اند ایرانیان باستان با افروختن آتش به راهنمایی ارواح نیاکان می پرداختند تا فَرّوَهرها با دیدن دود آتش، جایگاه خود را بشناسد. جستجو در میان منابع گوناگون و آشنایی با رسوم گوناگون ویژه چهارشنبه سوری از شکوه و عظمت این جشن باستانی خبر می دهد. مراسمی چون بلاگردانی، کوزه شکستن و اسپند دود کردن، شال اندازی، تخم مرغ شکنی، بخت گشایی، گردو شکستن، فال گیری، جشن مردگیران، پختن آش مراد، قاشق زنی و تهیه آجیل چهارشنبه سوری از جمله رسوم نمادین جشن چهارشنبه سوری بوده است.به جز برپایی جشن چهارشنبه سوری، ایرانیان با کاشتن سبزه (از اواسط اسفند ماه) خرید لباس نو، خانه تکانی و غبار روبی، مراسم سمنوپزان و راه اندازی پیک های نوروزی که رسیدن نوروز را در کوی و برزن مژده می دادند، خود را برای رسیدن نوروز آماده کرده و به پیشواز آن می رفتند.
● سیزده بدر، جشن بدرقه نوروز
جشن سیزده بدر از مهمترین رسوم مشترک در میان تمامی اقوام ایرانی بوده است. ایرانیان غم و غصه و خمودگی را در این روز ناپسند می دانستند و همگی با پناه بردن به طبیعت می خواهند سیزده بدر را هر چه زودتر پایان رسانده و به زندگی عادی خود بازگردند. رسم سبزه به آب دادن در این روز که نمادی از آبادانی طبیعت و آب است از جمله رسوم نمادین در روز سیزده بدر است.