سرزمین من آریا

تاریخ و تمدن ایران

سرزمین من آریا

تاریخ و تمدن ایران

پیشینه تاریخی خلیج همیشه پارس

خلیج فارس به لحاظ موقعیت استراتژیک و منابع طبیعی سرشار آن ، ازدوران گذشته تا به امروز مورد توجه دولتها و ملتها بوده و بسیاری از سلاطین و پادشاهان از همان زمانهای کهن به موقعیت اقتصادی آن نظر داشته اند که از آن جمله ، حمایت پادشاهان پارت از گسترش بازرگانی دراین منطقه بوده است .
پارتها دو راه تجاری را تحت کنترل داشتند که یکی از آن دو ، راه تجاریی بوده که از کنار فرات و از آسیای صغیر و سوریه و بین النهرین شمالی به سمت خلیج فارس گسترده بوده است .(1)


داریوش پادشاه هخامنشی ، برای گسترش بازرگانی در ایران دستور دادکانال سوئزایجاد شود تا کشتی های بازرگانی بتوانند از دریای پارس واز دریای سرخ به مصر و مدیترانه راه یابند .
در سنگ نبشته ای به جای مانده از آن دوره آمده است: « داریوش شاه گوید : من پارسی ام و از پارس، مصر را فتح و امر کردم این کانال رابکنند و از "پی رو" (رودنیل) که در مصر جاری است تا دریایی از پارس به آن می روند. این کانال کنده شد و چنانکه امر کردم کشتی ها روانه شدند؛ چنانکه اراده من بود »(2)


همچنانکه در تاریخ نقل شده است ؛اشکانیان بازرگانی را گسترش دادند و با رومیان رقابت شدیدی می کردند و دریای فارس رابه شکل یک راه ترانزیت درآوردند. (3)


این پیشرفت در دوران ساسانی ادامه یافت و بندر سیراف مرکز بازرگانی بزرگی شد و حتی در اسناد تاریخی چین از سده چهارم تا دوازدهم میلادی، همه جا نام پارس، فارس، پارسوا وایران به صورت گسترده دیده می شود و این نشانگروجود روابط تجاری است.(4)

پس از فتح ایران به دست مسلمانان، بازهم ایرانیان در دریانوردی از دیگر دولتها جلوتربودند و اعراب ترتیبات تجارت دریایی با هند و چین و ... را حفظ کردند. (5)


درطول تاریخ ایران نیز استعمارگرانی سودجو دیده می شوند که برای بدست آوردن موقعیت بالای خلیج فارس، همواره در کشمکش بودند. نمونه بارز، آن در عصر صفوی بود که عثمانیها تاخت و تاز به خلیج فارس را شروع کرده بودند و هرروز بر نیروی دریایی و تقویت آن می افزودند و پرتغالی ها از طرف دیگر در حدود سده 16 میلادی براین منطقه تسلط کامل داشتند و با عثمانیها درگیربودند تا آن که سرانجام در سال 1587 م شاه عباس به کمک انگلیسی ها پرتغالی ها را عقب راندند و در عوض پای انگلیسیها به این منطقه کاملاً باز شد و هلندیها در سال 1033 هـ با به دست گرفتن تنگه هرمز، سهمی از بازرگانی ایران را تصاحب کردند . این امر باعث کشمکش با انگلیسیها شد. چندی نگذشت که در سال 1075هـ شرکت فرانسوی هند خاوری تاسیس و رقیب دیگری افزوده شد. البته، باید یادآورشد در زمان حکومت افشاریان نادرشاه توانست نیروی دریایی در خلیج فارس ایجاد کند و چندفروند کشتی از انگلیس وهلندیها بخرد.(6)

در دوره قاجار بیش از هر زمان دیگر خلیج فارس مورد تاخت وتاز کشورهای استعماری قرار گرفت ؛ بویژه انگلیس که خود رافرمانروای خلیج فارس می دانست و بی تدبیری شاهان قاجار میدان را برای انگلیس ، فرانسه و روسیه هموار ساخت . امیر کبیر برای تشکیل نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و دریای مازندران بسیارتلاش نمود، اما با کارشکنیهای رقبا، به موفقیت نرسید .

حضوربیگانگان درایران و کسب منافع تا پایان جنگ جهانی دوم ، ادامه داشت تا اینکه بار دیگر ایران بر خلیج فارس چیره شد و با تقویت نیروی دریایی خود، اداره خلیج فارس را بدست گرفت . پس از انقلاب دسیسه های امریکا باعث نزاع در منطقه شد که در شکل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اعمال فشارهای نظامی وسیاسی آمریکا ومتحدانش کاملاً آشکارگردید. امروزه نیز آمریکا و انگلیس با تحریک کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس، بخصوص امارات متحده عربی، درصدد ایجاد ناامنی در منطقه بوده و باترفند «خلیج عربی» ، سعی در راه اندازی جنگ روانی و به دنبال آن فشارهای سیاسی علیه ایران دارد. البته به این موارد باید افزود که مرتجعین و واپس گرایان داخلی چون احمدی نژاد وقتی به زیر پرچم خلیج می نشیند باید تو خود بخوانی حدیث مفصل . . . . .


پرونده عمل ناپسند تغییر نام خلیج فارس که در واقع توهین به هویت و تمدن یک ملت است و سودجویی و منفعت طلبی بیگانگان را درپی دارد به سال 1937م/ 1316 هـ ش ، تشکیل شده و هم اینک در وزارت امور خارجه انگلیس موجود است.(7)

براساس این پرونده جعلی اولین کسی که آشارا واژه "خلیج فارس" را جعل نمود و "خلیج عربی" رابه جای آن بکاربرد، کارگزار انگلیسی در خلیج فارس به نام « لرد بلگریو» است که که در کتاب خود می نویسد :« خلیج فارس که تازیان اینک آن را خلیج عربی گویند...» وی تلاش نمود این واژه ساختگی رادربین کشورهای منطقه خلیج فارس بویژه اعراب، رواج دهد.(8)


نام تاریخی خلیج فارس

جغرافی نویسان قدیم در نامگذاری سرزمینها ، دریاها ، رودها ، کوهها و . . . ریشه هایی را در نظر داشتند؛ مانند اینکه نام بیشتر رودها از رنگ آبها و سرزمینها و . . . برگزیده می شد، نام کوهها از همانند بودن آنها به کالبدهای دیگر گرفته شده و نام دریاچه ها ودریاها از ریشه استوارتری پیروی شده و بیشتر آنها به نام کشور و سرزمینی که در نزدیکی و پیرامون آنها قرار گرفته ، نامیده شده است ؛ مانند خلیج مکزیک ، خلیج فارس، دریای چین ، اقیانوس هند، دریای مازندران (کاسپی) و . . . (9)


ناحیه جنوب غربی ایران فارس است که ساکنان قدیم آن « پرسه ها » (پارسیان) نام داشتند که یونانیان آنها را پرشیا (persay) می گفتند و دوسلسله پادشاهی (ساسانی و هخامنشی ) از این قوم برخاستند . برخی محققان معتقدند ، پارسیان همان مردم پارسوا (parsua) هستند که ساکن دریاچه ارومیه بودند (که نام آنان در کتیبه آشوری آمده ) و به طرف جنوب رفته و در سرزمین « پارس » سکنی گزیدند .(10) به همین مناسبت دریای مجاور این منطقه، دریای پارس نامیده شد که در آن موقع هیچ یک ازکشورهای کوچک و بزرگ امروزی در سواحل خلیج فارس نبودند و اگر هم بودند ، جزیی از سرزمین پهناور ایران به شمار می رفتند .حتی کشورهای قدرتمند آن روز چون یونان و رم با اجازه ایرانیان کشتی های خود را وارد خلیج فارس می کردند.(11) یونانیان به این دریا « پرس » می گفتند.(12)


داریوش بزرگ ازاین دریا یاد کرده و عبارت « درایه تیه هچا پارسا آبی » یعنی دریای پارس را به کار برده که در کتیبه به جای مانده از وی مشهود است.(13)


اعراب نیز می دانند که این نام ( خلیج فارس ) از دیرباز نام حقیقی این دریای بزرگ بوده است. جغرافیدانان بنام عرب هم ازقرنهای نخستین اسلام آنرا می شناختند. ابی القاسم عبیدالله بن عبدالله مستوفی ، معروف به ابن خرداذبه، که کتاب خود « مسالک و ممالک » را درسال 234 – 230 هـ ق (14) نگاشته است، درباره خلیج فارس می نویسد : دجله وسط مدینه بغداد ثم تمر بواسط الی ان تصب الی البطائح و . . . تمر الی البصره و تمر الی ناحیه المذار ثم یصب الجمیع الی بحر فارس ..... (15)


مسعودی، نویسنده مشهور دیگر عرب؛ درکتاب ارزشمندخود « مروج الذهب و معادن الجوهر » زمانی که از مجموع اخبار راجع به دریاها سخن می گفته ، از خلیج فارس به عنوان دریای پارس یاد کرده است. وی می نویسد : « بحر فارس تکثر امواجه و یصعب رکوبه و ....»(16) ابن حوقل سیاح معروف و جغرافیدان بنام عرب، نقل می کند : در سال 331 هـ ق به عزم مطالعه درباره کشورها و ملتهای مختلف و به منظور تجارت از بغداد بیرون شدم و کشورهای اسلامی را از شرق به غرب پیمودم و آثار متقدمان را نیز مطالعه کردم .»(17) وی در کتاب معروف خود "صوره الارض" از خلیج فارس به نام بحر فارس یاد می کند . اصطخری ،جغرافیدان خبره عرب و نویسنده کتاب "المسالک والممالک " باز هم از دریای فارس یاد می کند : بعد دیار العرب بحر فارس فانه . . . (18)


ابوالفداء مولف کتاب "تقویم البلدان"که ازجایگاه خاصی برخوردار است، از دریای فارس یاد می کند و زمانی که حدود فارس راشرح می دهد می نویسد « حد غربی فارس خوزستان است. همه حد غربی تا شمال حدود اصفهان است و جبال و حد جنوبی آن دریای فارس است . . . »(19)


در "معجم البلدان " ، کتابی مشهور که همه جغرافیدانان آن را به عنوان یک فرهنگ جغرافیایی معتبرمیدانند از خلیج فارس به عنوان "بحر فارس "یاد شده است : « بحر فارس : هو شعبه من البحرالهند الاعظم و اسمه بالفارسیه کما ذکره حمزه زراره کما مسیر من التیز من النواحی مکران علی سواحل بحر فارس ای عبادان . . . »(20)


بنابراین ، آنچه از متون تاریخی استنباط می شود وحتی جغرافیدانان عرب به آن اذعان نمودند این است که " خلیج همیشه نیلگون فارس " در ادوار تاریخ متعلق به پارسیان و ایران بوده است .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد