سرزمین من آریا

تاریخ و تمدن ایران

سرزمین من آریا

تاریخ و تمدن ایران

شاه عباس صفوی

شاه عباس صفوی، پنجمین پادشاه از دودمان صفوی؛ کسی بود که پس از 9 سده یعنی پس از سرنگونی ساسانیان ایران را دوباره به کشوری کارساز در سطح جهانی تبدیل کرد، بازرگانی ها را با اروپا و دیگر نقاط  افزایش داد، تلاش بسیاری در آبادانی شهر ها و ترویج هنر کرد و شیعه را گسترش داد.

دودمان صفوی به دست شاه اسماعیل که از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی بود پایه گذاری گردید و پس از وی شاه تهماسب، شاه اسماعیل دوم ، محمد خدابنده، شاه عباس، شاه صفی و … و شاه حسین بر روی کار آمدند که نامی ترین آنها را میتوان شاه عباس بزرگ (یکم) معرفی کرد.او خدمات ارزنده ای به ایران و تشیع عرضه داشت و تا اکنون نیز از او به نیکی میکنند.

او را میتوان زنده کننده ی ایران، در دوران پس از اسلام دانست. او شخصی بود که مرز های ایران به دوران پیش از اسلام و دوران ساسانیان برگرداند و حکومت متمرکز و قدرتمند را در جهان پدید آورد. کاری که حکومت های قبل از آن مثل صفاریان و سربداران نتوانستد انجام دهند.

شیعه ای که در حال حاضر در جامعه ی ایرانی رواج دارد در واقع دستاورد دوره ی صفویان و شاه عباس است. در دوران صفوی شیعه مذهب رسمی شد و یکی از عوامل یکپارچگی و همبستگی جامعه ی ایران در آن دوران سخت بود. دورانی که امپراطوری سنی مذهب عثمانی و جوامع سنی مذهب نیز از طر فی دیگر بر روی ایران فشار وارد میکردند.شاه عباس کسی بود که به حضرت علی (ع) ارادت خاصی داشت و حتی برای ابراز ارادت خود پیامبر و فرزندان پیامبر با پای پیاده به قصد زیارت حرم حضرت رضا (ع) از اصفهان به سوی مشهد حرکت کرد تا هم ارادت خود را ثابت کرده باشد و هم سفر به مشهد را برای مردم گسترش داده باشد تا مردم به جای سفر حج برای زیارت به مشهد سفر کنند تا از جهتی مردم سختی زیاد را تحمل نکند و از جهت دیگر نیاز به مقابله با عثمانیان و آزار آنان نباشد. همچنین او قرآن های نفیسی را به حرم حضرت رضا (ع) اهدا کرد.

دیگرموردی که مایه ی تداوم حکومت صفویان شد، تاکید بر ملیت ایرانی بود. تمام کسانی که در ایران از اقوام مختلف بودند خود را ایرانی میدانستد و تمام ملت ایران دوستدار پادشاهی صفویان به خصوص شاه عباس بودند.شاه اسماعیل بنیان گذار سلسه ی صفوی مقامات اداری دولت را بین اقوام مختلف تقسیم میکرد و کسی بود که دلبستگی به ملیت ایران را با ترویج شاهنامه خوانی بین ایرانیان گسترش داد. و حتی نام فرزندان خود را از نام های ایرانی انتخواب میکرد. مانند:تهماسب

در دوره ی صفویان فارسی زبان سنجه و ملاک قرار داده شد و زبان فارسی در دوران تاریخ پس از اسلام به اوج خود رسید.اما عجیب است که در این دوره که هنر در تمام پهنه ها با پیشرفت همراه بود در ادبیات شعر و نویسندگی شخص بزرگی پدید نیامد. اما در ادبیات شیعه پیشرفت های فراروانی قابل مشاهده است که میتوان در این مورد به صائب تبریزی اشاره نمود

خیلی ها میگویند شاه عباس در اداره حکومت نیز شخص مذهب گرایی بوده است.اما تاریخ عکس آن را ثابت میکند.در ساختار حکومتی ایران قدرت اول شاه و پس از آن وکیل یا وزیر اعظم بود که واسط میان صوفیان و مرشد(شاه) بود.که در دوران شاه تهماسب و شاه عباس کم کم مقام وکالت کم رنگ شد و از بین رفت.عمل کاهش اعتقادات صوفیانه موجب شد خود سری های سران قزلباش کنترل شود

با وجود این که شاه عباس شیعه بود اما مردم را در انتخاب دین خود آزاد گذاشته بود و به آن ها ارج میگذاشت. به طور مثال ارامنه ای را که در ایران بودند در شمال کشور و زرتشتیان را در مناطقی از یزد و کرمان ساکن کرد.

شاید جمله ی "اصفهان نصف جهان" نیز از دوره ی شاه عباش گرفته شده باشد.زیرا در اصفهان از ارامنه و زرتشتیان گرفته تا اروپاییان و دیگر فرهنگ های مختلف را در کنار هم میتوانستید ببینید و مانند این که نصف جهان را نظاره گر هستید